_____ شبیـه یـکـ دختــــر خــوب! _____

_____ شبیـه یـکـ دختــــر خــوب! _____

عـشق اگر اینست مرتـد می شوم ...... خـوب اگر اینست من بـد می شوم!!
_____ شبیـه یـکـ دختــــر خــوب! _____

_____ شبیـه یـکـ دختــــر خــوب! _____

عـشق اگر اینست مرتـد می شوم ...... خـوب اگر اینست من بـد می شوم!!

سخت است این که دل بکنم از تو، از خودم...

هواللطیفــ :

خود را اگر چه سخت نگه داری از گناه

گاهی شرایطی ست که ناچاری از گناه


هر لحظه ممکن است که با برق یک نگاه

بر دوش تو نهاده شود باری از گناه


گفتم گناه کردم اگر عاشقت شدم

گفتی :تو هم چه ذهنیتی داری از گناه!


سخت است این که دل بکنم از تو، از خودم

از این نفس کشیدن اجبــاری، از گنـــــــــاه


بالا گرفته ام سرِ خود را اگرچه عشق

یک عمر ریخت بــر سرم آواری از گناه


دارند پیله های دلم درد می کشند

باید دوباره زاده شوم عاری از گنـاه...

"نجمه زارع "


از اینجــــــــــــا " گـــو شـــ بــــدهـــ "

و با چه قید بگویم که دوستت دارم ؟؟!

هواللطیفــ :

کجاست جای تو در جمله زمان که هنوز
که پیش از این؟ که هم اکنون؟ که بعد از آن؟ که هنوز


و با چه قید بگویم که دوستت دارم ؟؟!
که تا ابد؟ که همیشه؟ که جاودان؟ که هنوز


سوال می کنم از تو هنوز منتظری؟
تو غنچه می کنی این بار هم دهان: که هنوز!


چقدر دلخورم از این جهان بی موعود؛
از این زمان که پیاپی... و آسمان که هنوز


جهان سه نقطه ی پوچی ست خالی از نامت
پر از همیشه همینطور از همانکه هنوز


همه پناه گرفتند در پی هرگز
وپشت هیچ نشسته از این گمان که هنوز


ولی تو حتما"ی و اتفاق می افتی! 
ولی تو بایدی ای حس ناگهان که هنوز...

"محمد سعید میرزایی "


از اینجـــا "گـــــوش بــــدهـــ "

دستخوش! همسفر این بود قرار من و تو؟!

هواللطیفــ :

چقدر ساختگـــــی بود شعار من و تو

خاک عالم به سر قول و قرار من و تو


هیچ معلوم نشد از چه نژادی هستند

تُف به روی دل بی ایل و تبـار من و تو


گریه کن ابرک معصوم، زمینگیر شدیم

آسمان نیــــز نشد آینــــه دار من و تو


حرف هایی که به هم ردّ و بدل می کردیم

آخرش نیـــــز نخوردند بــــه کــار من و تـــو


چقــــدر زود بریـدی و بـــــــه من بد کـردی

دستخوش! همسفر این بود قرار من و تو؟!


باغ ما مزرعه ی هرزه ترین زمزمه بود

مفتکی هم نمی ارزید بهار من و تــو


آخرین بیت: ببین قافیه را باخته ایم

فحش و نفرین غزل نیز نثار من و تو


"علی اکبــر یاغی تبــار "


از اینــجا " گـــوش بـــدهــ  "